سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

دختر گل مامان

سلام دخترم، سلام تاج سرم، سلام عزیزم، سلام جیگر طلا بالاخره مامانی روز پنج شنبه ساعت 30/12 ظهر فهمید مرواریدی که داره توی وجودش بزرگ میکنه یه دختر ناز نازیه روز پنج شنبه به خاطر نگرانی که داشتم رفتم دکتر و خانم دکتر اول صدای قلب مهربونت و شنید و بعد هم برام یه سنو نوشت و رفتم سنو  و منو پدرجون مشتاقانه پرسیدیم جنسیت نی نی ما چیه؟ خانم دکتری که سنو گرافی می کرد گفت یه دختر ناز و قشنگ من و پدرجون کلی ذوق مرگ شدیم و بعد از اینکه کاملا از سلامتیه شما عزیز دلم مطمئن شدیم برای خودمون یه جشن کوچولو گرفتیم و کلی شادی کردیم از روز پنج شنبه دیگه شما نی نی نیستی دختر خوشگل مامانی، تاج سر مامانی عزیز دل مامان من خودم ...
24 تير 1391

مامان نگران

عزیزم  وقتی من  ازدواج کردم تمام فکر و ذهنم شده بود پدر شما (همسرم) همیشه دوست داشتم کنارم باشه و هیچ وقت ازش دور نباشم ولی از صبح که از خونه میومدیم بیرون بریم سر کار از همدیگه دور بودیم تا موقعی دوباره برمی گشتیم به خونه پر از مهر و محبتمون . پدر بجز یک بار که برای سفر حج در سال 89 منو تنها گذاشت و یه 34 روزی همدیگه رو ندیدیم هیچ وقت نشده منو تنها بگذاره . سر کار هم که هستیم صبح یک بار با همدیگه صحبت می کنیم عصر هم یک بار وقتی هم که می خوایم راه بیفتیم بریم خونه یک بار . از موقعی که شما اومدی و قراره بشی شیرینی زندگی منو پدر جون من دوتا عشق دارم که با تمام وجودم عاشقشون هستم . اول پدر جون بعد هم شما مروارید درون من. م...
20 تير 1391

هفته هجدهم

نی نی عزیز مامان، نی نی هجده هفته ای من خوبی مامانی، خوش میگذره توی دل مامان، عزیز دوردونه مامان که اینقدر ماهی قربون اون خوشگلیهای ندیدت برم عزیزم منو شما هفته هفدهم رو به سلامتی تموم کردیم و وارد هفته هجدهم شدیم عزیزم و اما تغییرات شما در این هفته : در این هفته جنین هجده هفته ای است. با این که تا به حالا فعالیت و حرکات جنین بسیار تغییر کرده است، اما تازه حالا جنین برنامه ی خواب دارد. اما هنوز ریتم مشخصی برای خواب ندارد. جنین بیشتر وقتی که تو در حال حرکت هستی می خوابد و وقتی که تو بی حرکت هستی جنین بیدار است. بعضی از جنین ها خیلی زود موقعیت و حالت خوبی برای خواب پیدا می کنند. موهای جنینی حالا تمام سر را پوشانده است. ابروها حالا کم ک...
18 تير 1391

120 روز گذشت

سلام نی نی 120 روزه مامان قربونت برم مادر  منو شما با همدیگه 120 روز رو گذروندیم یعنی الان 4ماهگی شما تموم شده و وارد ماه پنجم از زندگی آبی خودتون شدید . بعد از این 160 روز دیگه می مونه که به کمک خدا این 160 رو ز رو هم مثل 120 روز گذشته به سلامتی و شادی سپری می کنیم . از خدا می خوام که توی این 160 روز باقی مانده منو شما کمک کنه تا تو عزیز مامان بیایی توی بغل مامان خیلی دوست دارم این روز ها هم مثل یه خواب و به یه چشم به هم زدن تموم بشه . ...
18 تير 1391

هفته هفدهم

سلام عزیز دلم سلام عشق دوم مامان قربونت برم دلم هرلحظه برات تنگتر می شه منو شما شانزده هفته رو با همدیگه گذروندیم و وارد هفته هفدهم از ماههای بارداری شدیم . اما تغییرات شما در این هفته : در هفته هفدهم بارداری وزن كودك شما حدود 155 گرم و اندازه او حدود 12.7 سانتی متر است؛ تقریبا به اندازه یك پیاز بزرگ. او می تواند مفصلهای خود را تكان دهد در زیر پوست جنین لایه چربی که حافظ گرماست تشکیل می یابد... الهی من قربونت برم عزیزم که داری بزرگ می شی که بیای بغل من و پدر جون . عزیزم هردوتامون مشتاقانه منتظر روزی هستیم که تو کوچولوی خوشگلمونو بغل کنیم . دوستت داریم عزیزم. ...
17 تير 1391

سالگرد عقد 14/تیر

در چنین روزی من و پدر جون پیمان ازدواج بستیم و به همدیگه متعهد شدیم تا آخر عمر کنار هم باشیم . شب میلاد حضرت علی (ع) بود ولی بعد از سه سال امشب شب نیمه شعبانه و فردا هم روز بزرگ و خجسته ای هست . خیلی خوشحالم که امسال من شما رو باردارم . ان شاا... سال آینده شما بغل من و پدر هستی و می دونم به ما بیشتر خوش می گذره عزیزم . ...
17 تير 1391

غربالگری سه ماهه سوم

امروز رفتم آزمایش غربالگری سه ماهه دوم را دادم. عزیزم که شمای جیگر طلا باشی، دیشب من خیلی خسته بودم و خودمو به زور تا ساعت 10 کشوندم و بعدش هم بیهوش شدم با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم و یه نماز خوندم و دیگه خوابم نبرد همش جابه جا می شدم و کلا جامو عوض کردم فکر کنم ساعت 5/6 صبح بود که خوابم برد تا 15/7 خوابیدم و بعدش بلند شدم صبحانه رو با پدر جون زدیم به معده و راه افتادیم طرف آزمایشگاه نیلو . بعد از آزمایش هم پدر رفتن سر کار خودشون و من هم اومدم سر کار، بعدازظهر هم قراره بریم خونه مادر تا من توی ترافیک رانندگی نکنم  چون هم هوا گرمه و هم ترافیکه. کولر هم که می زنم خوبه ولی خیلی خسته کننده و کلافه کنندست ترافیک همت. حال...
14 تير 1391

چکاپ ماهیانه هفته شانزدهم

سلام دردونه مامان، سلام یکی یه دونه مامان، سلام وروجک شیطون مامان دیروز من و پدر از ساعت 2 بعدازظهر رفتیم بیمارستان تا ساعت 5/5بعدازظهر اونجا بودیم. خانم دکتر گفت یه سنو ازت میگیرم و اگه نشون داد جنسیتش رو هم میگم . وقتی رفتیم توی اتاق سنو پدر بیرون اتاق منتظر بود ولی خانم دکتر گفتن پدر هم میتونن بیان و نی نی رو ببینن . خلاصه خود ایشون به پدر زنگ زدن که بیان توی اتاق . وقتی که شما روی مونیتور رخ نمودید پدر کلی ذوق زده شده بود شما هم که اولش آروم بودی و خانم دکتر گفت چقدر نی نی تون آرومه پدر گفت به پدرش رفته ولی بعدش شروع کردی به ورجه وورجه کردن و شیطونی و تکون دادن پاها و دستها و انگشتهات . و همش دستهات تو...
12 تير 1391

درد و دل مادرانه

سلام فرشته مامان فردا نوبت چکاپ ماهیانه دارم عزیزم خیلی خوشحالم که می تونم فردا صدای قلب مهربونتو بشنوم و کلی ذوق کنم و تا چند روزی که بین چکاپها هست رو با اون صدا توی گوشم بگذرونم . اگه بشه فردا یه سنوی تعیین جنسیت هم می رم تا اگه خدا بخواد بفهمم که تو فرشته مامان دختر یا پسری جیگر طلای مامان                              هرچی هستی فقط از خداوند بزرگ می خوام که صالح و سالم باشی عزیزم خودتم از خدا بخواه فرشته من که خدا شما عزیز دلمو سلامت بیاره توی بغل من . خیلی دوستت داریم هم من و هم پدر&n...
10 تير 1391