سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

غربالگری سه ماهه سوم

1391/4/14 10:51
229 بازدید
اشتراک گذاری

امروز رفتم آزمایش غربالگری سه ماهه دوم را دادم.

عزیزم که شمای جیگر طلا باشی، دیشب من خیلی خسته بودم و خودمو به زور تا ساعت 10 کشوندم و بعدش هم بیهوش شدم با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم و یه نماز خوندم و دیگه خوابم نبرد همش جابه جا می شدم و کلا جامو عوض کردم فکر کنم ساعت 5/6 صبح بود که خوابم برد تا 15/7 خوابیدم و بعدش بلند شدم صبحانه رو با پدر جون زدیم به معده و راه افتادیم طرف آزمایشگاه نیلو .

بعد از آزمایش هم پدر رفتن سر کار خودشون و من هم اومدم سر کار، بعدازظهر هم قراره بریم خونه مادر تا من توی ترافیک رانندگی نکنم  چون هم هوا گرمه و هم ترافیکه. کولر هم که می زنم خوبه ولی خیلی خسته کننده و کلافه کنندست ترافیک همت. حالا خودت میای به سلامتی و می بینی من یه ترافیکی میگم شما هم  یه ترافیکی می شنوی عزیزم .

دیروز بعد از ظهر پدرجون اومدن دنبال منو با همدیگه رفتیم بیرون چند تا کار عقب افتاده رو انجام دادیم اول رفتیم خیابان شریعتی و پدر رفت کارشو انجام بده منم یه هویج بستی زدم به معده و بعد هم که پدر اومد یکی هم اون خورد و راه افتادیم رفتیم پاسداران خیاطی و شوار پدرجونو گرفتیم و بعدش رفتیم آزمایشکاه یه برگه برای بیمه تکمیلی من گرفتیم و ساعت 5/8 شب رفتیم خونه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نسرین
14 تیر 91 10:58
سلام مامانی نینی خوبه؟
غربالگریت سه ماهه دوم بود اشتباه نکردی؟
منم سه ماهه اولم رو باید2 هفته دیگه بدم .
میبوسمت


آره عزیزم من الان دارم ماه چهارمم رو تموم می کنم به سلامتی و وارد ماه پنجم از بارداریم میشم
نایسل
14 تیر 91 19:29
اخی عزیزمم



نایسل
14 تیر 91 19:30
مرسی گلم دوست دارم

ممنونم عزیزم

نایسل
16 تیر 91 13:18



مامانی
17 تیر 91 0:51
سلام مامان عزیز ومهربون
بروزم با (تولدم )
منتظرتم



حتما میام
نایسل
17 تیر 91 9:25
مرسی عزیزز دلم 19 مهر سالگرد اصلیمونه روزی که عقد کردیم
اونو توپ برگزار کردیم برام یه گوشی خوشمل خرید منم براش یه گیتار
حیف مامانش سران گرفت نتونستیم جشن بگیریم

ان شاا... می گیرید عزیزدلم