سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

مامان نگران

1391/4/20 10:06
321 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم  وقتی من  ازدواج کردم تمام فکر و ذهنم شده بود پدر شما (همسرم) همیشه دوست داشتم کنارم باشه و هیچ وقت ازش دور نباشم ولی از صبح که از خونه میومدیم بیرون بریم سر کار از همدیگه دور بودیم تا موقعی دوباره برمی گشتیم به خونه پر از مهر و محبتمون .قلب

پدر بجز یک بار که برای سفر حج در سال 89 منو تنها گذاشت و یه 34 روزی همدیگه رو ندیدیم هیچ وقت نشده منو تنها بگذاره . سر کار هم که هستیم صبح یک بار با همدیگه صحبت می کنیم عصر هم یک بار وقتی هم که می خوایم راه بیفتیم بریم خونه یک بار .

از موقعی که شما اومدی و قراره بشی شیرینی زندگی منو پدر جون من دوتا عشق دارم که با تمام وجودم عاشقشون هستم . اول پدر جون بعد هم شما مروارید درون من.

من که می تونم پدر رو ببینم و باهاش حرف بزنم عزیزم و نگرانی ندارم ازطرف ایشون ولی شما خیلی منو نگران می کنی بعضی وقتها دلم برات تنگ می شه خیلی زیاد به طوری که برات گریه میکنم بعضی وقتها هم نگرانت میشم چون چند روزی بود که تکون می خوردی و دل مامان رو عاشق تر از قبل می کردی از دیروز تا حالا نمی تونم تکونها تو حس کنم خیلی ناراحتم و نگران عزیزم.

دیروز یکی دوبار مجبور شدم خم بشم چون چند تا کاغذ روی زمین بود باید ورمی داشتم و یک باز هم محتویات یک زونکن کامل ریخت زمین اونم مجبور شدم وردارم و اینجوری شد که دوبار خم شدم اونم تا زمین و الان خیلی نگرانتم و نمی دونم چکار کنم .

پدر جون گفتن فردا می ریم یه سنو گرافی میکنیم تا از موقعیت نی نی با خبر بشیم . ولی من دارم از نگرانی قالب تهی می کنم . استرس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان عسل
20 تیر 91 10:30
dont worry
خدا مهربونه


ممنونم مامان عسل جون
مامانی
20 تیر 91 11:57
عزیزم نگران نباش
طه هم نگرانم کرده چند روزه دیونه ام کرده از بس کاری میکنه که دردم میاد باید برم سونو


مامان کوروش
20 تیر 91 23:06
نگران نباش عزیز دلم
انشا... هیچ چی نیست
اون جاش محکمه
ولی تو هم بیشتر مواظب باش
سعی کن تا می تونی خم نشی


باشه مامان جون کوروش
فسقلی مامان وبابا
21 تیر 91 8:38
سلام دوست مهربونم من این چند وقت یکم گرفتار بودم و دلواپس ولی خدا رو شکر همه چیز خوب داره پیش میره آرزوم سلامتی همه نی نی های دنیاست انشا الله شما هم این انتظار شیرین رو به شادی پشت سر بذارید دوستون دارم


خوشحال شدم از اینکه حالتون خوبه
نسرین
21 تیر 91 11:55
قربون مامان نگران
عزیزم نگران نباش به خدا بسپارش گلت رو



حتما عزیزم همینطوریه
نایسل
21 تیر 91 19:07
نگران نباش سالمه سالمه
نایسل
21 تیر 91 19:08
نیدونم واقعا چرا اینقدر میترسم دست خودم نیست
مامان کوروش
22 تیر 91 0:12
عزیزم رفتی سونو ؟
فسقلی مامان وبابا
22 تیر 91 0:38
مرسی گلم من هم خوشحال هستم که شما وگلت سالم وسر حال هستین
مامانی
22 تیر 91 8:40
عزیزم رفتی سونو؟ من نرفتم اخه درد دارم چند روزه فک کنم شکمم داره بزرگ میشه از اون باشه جنسیت هم نرفتی؟برو ببینیم خوشگلت چی هس؟
مامانی
23 تیر 91 13:21
سلام عزیزم خوبی؟ نی نی گلمون چطوره؟ ببوسش بروزم ومنتظرت عزیزم