سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

آماده کردن ساک بیمارستان سیلوانا جون

1391/8/28 9:49
1,508 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه پدر جون لباسهایی رو که قراره برای اولین بار تن دختر نازم بپوشیم رو با دست و پودر صابون فیروز شست و منم با چه ذوقی روی بند رخت پهن کردم تا خشک بشن . الهی مامان قربون این لباسهای سایز صفرت بشه عزیزم

اینقدر پدر جون با اشتیاق و ذوق این لباسها رو میشست  و آبکشی می کرد که نگو و نپرس.

دیشب پدر جون همه رو اتو کرد و گذاشت توی ساک بیمارستانت عزیز مامان که تن مثل برگ گلت رو با این لباسها بپوشیم تا خدایی نکرده سرما نخوری .

من خیلی نگرانمنگران برای اینکه می ترسم شما توی بیمارستان سرما بخوری ولی عزیز جون میگه حتما اتاق زایمان یا اتاق عمل رو هم اینقدر گرم می کنن که نی نی سرما نخوره .

امیدوارم همینطوری باشه .

عزیزم من و پدر جون دیشب رفتیم بیرون کلی پیاده روی کردیم هم دسته های عزاداری و می دیدیم و هم از نذریهای امام حسین (ع) می خوردیم که شما عزیز مامان هم از این نذریها بخوری. من به نیت سلامتی شما خوردم دختر گلم .

امیدوارم که خداوند به حق همین ماه محرم و طفل شش ماهه امام حسین(ع) همه فرشته هایی رو که می خوان زمینی بشن با سلامتی خودشون و مادرشان زمینی بکنه . ان شاا...

خاله مامان روز جمعه زنگ زد و گفت که چرا بهم نگفتید برای نی نی لباس گرم ببافم و اینطوری شد که عزیز جون به خاله گفتند خوب برای نی نی یه شلوار و یه کلاه و یه ژاکت بباف. دست خاله جون درد نکنه که می خواد زحمت بکشه برای نی نی لباس گرم ببافه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان علیرضا
28 آبان 91 10:29
مارو در این روزهای محرم و رزوزهای آخر بارداری از دعا فراموش نکنی عزیزم

حتما عزیزم
محتاجم به دعاعزیزم

مامان کوروش
28 آبان 91 10:43
اخه عزیز دلم وقتی یک هفته خبری ازت نمی شه باید فکر ما رو هم بکنی
ای جانم دخملی زودتر بیاد لباس های خوشگلش رو بپوشه
نگران نباش کوروش دی به دنیا آمد و سرما هم نخورد


ممنونم از نگرانیهات
ان شاا... که سرما نمی خوره
مامانی
28 آبان 91 12:19
ایشالا به حق امام حسین این دخمل ناز ما سالم و سرحال بیاد بغلت


ان شاا... همه فرشته ها پاشونو به سلامتی بگذارن روی زمین خاکی
مامان نسرین
28 آبان 91 13:32
انشاالله همه فرشته ها به سلامتی زمینی بشن و همه مادرهای آرزومند هم فرشته بیاد تو دلشون


ان شاا...
سارا 91
29 آبان 91 8:48
سلام عزيزم خوش به حالت ديگه چيزي نمونده كه دخترتو بغل كني ايشاله به سلامت يبياد تو بغلت
خيلي التماس دعا داريممممممممممم


محتاجم به دعا عزیزم
مامان نوشی
30 آبان 91 11:55
واییییییییییییییی
دیگه سیلوانا جون داره میاد بغلت هرچی به روز موعود نزدیکتر میشی هیجان و استرس من بیشتر میشه . نمیدونم چرا حس میکنم روزای آخر خیلی کند میگذره


همینطوریه خواهر
تازه من سرم گرمه ولی خیلی دیگه داره کند می گذره
فسقلی مامان وبابا
30 آبان 91 20:10
سلام خاله جون خوبی سیلوانا جون خوبه خاله جون پس سیلوانا جون کی میاد من که خیلی منتظرش هستم


میاد عزیزم تا 19 آذر دیگه اومده
فسقلی مامان وبابا
30 آبان 91 20:15
سلام . خواهر جون خوبین سیلوانا جون خوب
عزیزم داری به پایان راه نزدیک می شی
امیدوارم بزودی بیاد تو بغلت


ممنونم عزیزم ان شاا... برام دعا کنید
مامانی
30 آبان 91 23:06
سلام مامانیییییی خوبی؟
بروزم بیای خوشحال میشم
التماس دعا



حتما عزیزم