سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

هفته ای که گذشت

1391/5/15 11:18
207 بازدید
اشتراک گذاری

روز سه شنبه هفته گذشته من و شما نوبت چکاپ ماهیانه داشتیم و روز قبل زنگ زدم به عزیزجون و خواستم که ایشون هم به همراه من بیان بیمارستان.

عزیزجون و خاله زهرا روز سه شنبه نوبت دندون پزشکی داشتن و کارشون تا ساعت 5/12 ظهر تموم شد منتظر من موندن تا رفتم دنبالشون و رفتیم بیمارستان حدود ساعت 45/1 بعد از ظهر بود که رسیدیم بیمارستان و نوبت گرفتیم و نفر سوم بودیم

اول رفتیم و صدای قلب مهربونت رو شنیدیم و بعد هم غربالگری شما رو دیدن و گفتن و گفتن خیلی خوبه و بعدش هم منتظر شدیم بریم خانم دکتر ما رو ویزیت کنن

حدود ساعت 5/3 بود که خانم دکتر ما رو ویزیت کردن و بعد با عزیزجون و خاله زهرا رفتیم دنبال پدر جون و با همدیگه رفتیم خونه

عزیزجون تا روز شنبه 14/05/91 پیش ما موندن و بعد رفتن خونه خودشون البته من خونه نبودم که رفتن، وقتی رفتم خونه خیلی ناراحت شدم دیدم عزیزجون نیستند.

این چند روزه که عزیزجون خونه ما بودن کلی به مامان جون توی خونه کمک کردن پرده ها رو شستیم و دوباره نصب کردیم و همه جا رو گرد گیری کردیم و مرتب کردیم البته عزیزجون خیلی زحمت کشیدن که جا داره ازشون تشکر ویژه کنیم هم از طرف خودم و هم از طرف پدر جون.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامانی
15 مرداد 91 11:47
خداروشکر که دخملی و خودت خوبین

خدا عزیزجون رو براتون حفظ کنه

دخملمون رو ببوسش ای قربونش برم


ممنونم عزیزم
خدا نکنه خاله جون
مامانی
16 مرداد 91 6:31
مامانی ما اپیدیمااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مامان کوروش
16 مرداد 91 8:35
خدا رو شکر که دو تایی خوب و سلامت هستید
عزیزم زیاد به خودت فشار نیار و کار سنگین انجام نده


ممنونم عزیزم
سعی خودمو می کنم ولی نمیشه خواهر
نایسل جون
16 مرداد 91 16:47
خداروشکر عزیز دلم مرسییییییییییییی ایشالا


سارا
16 مرداد 91 19:27
سلام عزیزم.به وبم سرزده بودی منم اومدم برا شماروببینم.نرسیدم کامل بخونمش.انگارکوچولوتون به دنیا اومده.درسته؟شما رو لینک میکنماگه خواستی شماهم منو لینک کن.خوشحال میشم.


حتما عزیزم