سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

پایان 210 روز و پایان هفتمین ماه بارداری

1391/7/15 8:36
582 بازدید
اشتراک گذاری

امروز من و دخمل طلا 210 روز هست که داریم با همدیگه زندگی می کنیم و خیلی هم خوشحالیم از فردا نهایتا 70 روز دیگه تا دیدار من و دخمل قشنگم باقی مونده.

از چند شب پیش قرار شده موقع خواب وقتی خواستم از این شانه روی اون یکی شانه بخوابم، اول بشینم بعد روی اون یکی شانه بخوابم . شب اول وقتی که من می نشستم نی نی فکر می کرد که صبح شده و من می خوام بلند شم ایشون هم بیدار می شدند و کلی ورجه وورجه میکردن  تا دوباره آروم بشن و بخوابم من خسته می شدم و باید همین کار رو تکرار می کردم خلاصه تا صبح نه من خوابیدم نه نی نی نیشخند 

ولی از شبهای بعد دخمل نازم عادت کرده بود که مامان جون شیوه خوابیدنش رو عوض کرده و و نمیخواد بلند شه و هنوز روز نشده و بهتر تونستیم بخوابیم.

روز پنج شنبه هم که روز اول از ترم جدید زبان بود و من و نی نی با همدیگه رفتیم سر کلاس و خیلی هم خوب شروع کردیم و ساعت آخر هم که از ساعت 5/11 شروع میشه رو نموندیم چون باید می رفتیم سنو گرافی که باید بین هفته های 28 تا 32 انجام بشه رو انجام بدیم البته با عزیز جون رفتیم . ولی اون مرکزی که ما رفتیم این سنو گرافی رو انجام نمی داد و مجبور شدیم برگردیم خونه .

خلاصه پنجشنبه و جمعه عزیز جون و خاله زهرا اومدن پیش ما موندن و کلی به ما خوش گذشت .

عزیزم، دلبندم، من و پدرجون مشتاقانه منتظر اومدنت هستیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کوروش
15 مهر 91 9:34
ما هم مشتاقانه منتظر اومدن دخملی هستیم


ممنونم خاله جون
فسقلی مامان وبابا
15 مهر 91 11:16
سلام وصدتا سلام به مامانی ودخملی مبارک باشه الهی به سلامتی این 2 ماه باقی مونده هم سپری بشه


ان شاا... خاله خون
مامان نوشی
16 مهر 91 9:57
الهیییییییییییییییییییییییی

چه با حال وقتی می نشستی فکر میکرد روز شده . ای جونم دخمل طلااااااااااااااااااااااااااا



آره شب خیلی سختی رو گذروندیم