هفته ای که گذشت
سلام دخمل ناز مامان، سلام وروجک مامان، سلام عزیز مامان
خوبی خانمم، خوبی عروسکم
من و شما هفته پیش هفته پراز ترافیکی داشتیم و سعی کردیم که بدون ماشین بریم سر کار که من زیاد رانندگی نکنم تا خسته نشم توی این ترافیک
روز پنج شنبه هم که امتحان Final داشتیم و خیلی هم سخت بود، تا ظهر که درگیر کلاس بودیم و بعدش رفتیم خونه و استراحت کردیم تا پدر جون اومدن و نهار خوردیم و بعد از ساعت 5/3 بعداز ظهر خوابیدیم تا ساعت 25/5 عصر و بعدکه بیدار شدیم چایی و میوه و تلویزیون و Angry Birds و خلاصه بهمون خیلی خوش گذشت و کلی استراحت و خوردن داشتیم و شام هم که سبزیجات بخارپز شده خوردیم.
شب تا 5/4 صبح بیدار بودیم فیلم دیدیم و Angry Birds و چایی و میوه و بعدش هم رفتیم خوابیدیم تا ساعت10 صبح بعد پدرجون زحمت درست کردن صبحانه رو کشیدن و ما هم زحمت خوردنش رو کشیدیم .
عصر هم از ساعت 5/3 بعدازظهر خوابیدیم تا ساعت 5/6 عصر و بعدش رفتیم پارک برای پیاده روی تا ساعت 5/8 شب و خیلی هم خوش گذشت و بعد اومدیم خونه و شام خوردیم تا ساعت 5/11 شب و بعدش هم خوابیدیم امروز چونامروز اول مهر هستش و فصل خزان رسید یعنی همون فصلی که توی نازنازی به دنیا میای یه ساعت از ساعتها به عقب برگشته من نتونستم بیشتر از 6 بخوابم بلند شدیم و اومدیم سر کار و الان درخدمت خلق ا... هستیم .