سیلواناسیلوانا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

سیلوانا(دختر بهشتی )

واکسن دو ماهگی

1391/11/23 10:12
216 بازدید
اشتراک گذاری

روز شنبه شما به همراه عزیزجون و پدرجون رفتید و واکسن دوماهگی رو که خیلی هم درد داشت رو زدید، من که نمی تونستم تحمل کنم و ببینم شما داری گریه می کنی رفتم سر کار و تا ساعت 4 هم نیومدم خونه .

وقتی که اومدم خونه شما زمان استامینوفتون بود و همچینن گرسنه هم بودید اول بهتون شیر دادم و بعد دارو،

چون درد داشتید دیگه منو مواخذه نکردید و من هم با خیال راحت بهتون شیر دادم.

بعدش که دردتون ساکت شد با همدیگه بازی کردیم و شما هم برای من می خندیدید .

قربونت برم که موقع درد هم مهربونی و نمی خوای کسی رو برنجونی .

عزیز جون از صبح برای شما کمپرس سرد گذاشته بودو هر 4ساعت یکبار به شما استامینوفن داده بود که از همینجا از ایشون کمال تشکر را داریم.

روز بعدش هم یعنی روز یکشنبه کمپرس گرم گذاشتیم و خدا رو شکر شما تب که نداشتی و به واسطه دارو  زیاد اذیت نشدی .

و این مرحله از زندگی با برکتتون هم به سلامتی طی شد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان شازده اميرحسين
23 بهمن 91 10:55
اي جااااان
فسقلی مامان وبابا
23 بهمن 91 12:41
سلام عزیزم خوشحالم که به سلامتی تموم شد من که وقتی واکسن آتنا رو زدن خودم هم گریه می کردم
خیلی معصوم گریه می کنند
خاله قربونش بشه الهی
خدارو شکر که به سلامتی تمام شد برای واکسنهای بعدی کمتر اذیت می شه
راستی اگر امکانش هست ازش عکس بذار


آره خدا رو شکر
خیلی معصومانه گریه می کنن آدم دلش می سوزه
آره حتما میگذارم
مامان کوروش
23 بهمن 91 13:42

خدا رو شکر که بی درد طی شد عزیزم



ممنونم مامان کوروش جون
آره واقعا خدا رو شکر
مامان نوشى
24 بهمن 91 17:55
عزيزم خدا رو شكر كه مشكلى نبود انشاالله همه واكسنهاش رو بى تب و دردسر بزنه


ممنونم ان شاا...
مجید
25 بهمن 91 13:36
همیشه شاد باشید.
مامان کوروش
28 بهمن 91 13:07
خدا رو شکر خودشم همکاری کرده فعلاااا البته


موفق باشی
نیلوفر/مامانه روژینا
30 بهمن 91 21:00
2 ماهگیت مبارک سیلوانا جون.خدارو شکر که بعد از اولین واکسنت اذیت نشدی عزیزم انشالله که واکسنهای بعدیت هم همینطور باشه