ناز دخترونه
قربونت برم مامانی که بعد از اینکه، از خواب بیدار می شی برام ناز دخترونه می کنی و منم قربون صدقت می رم . پدرجون که همش بهت می که تصدقت بشم دختر نازم خانم خانمها
شب چهارشنبه گذشته هر کاریت می کردم میم نمی خوردی بردم روی تخت خودمون درازت کردم و میم گذاشتم توی دهنت همچین خوردی و بعدش هم خوابیدی فهمیدم خورن میم در حالت دراز کش رو دوست داری .
البته می دونم خوابیدن پیش منم خیلی دوست داری به خاطر همین صبحها بعد از اینکه حدود ساعت 5/5 به بعد آخرین شیر شبانه رو می خوری میارمت روی تخت خودمون و می خوابونمت وسط و پدرجون هم کلی بهت می گه خوش اومدی دختر گلم و از این حرفها ....
چند رو ز پیش هم پدر جون به من گفت ممنونم از اینکه برام دختر آوردی و کلی خونمون و با برکت کردی
امروز 12 اسفند هست و چند روز دیگه 90 روزه میشی و وارد ماه چهارم از عمر با برکتت می شی عزیزم و حدود ١٨ روز دیگه تا عید نوروز مونده. من و پدرجون احساسمون نسبت به عید با سالهای قبل خیلی فرق داره و اشتیاقمون بیشتر شده و اون هم فقط به خاطر وجود پاک فرشته ایه که تازه پاهاشو روی زمین گذاشته و ما رو خوشحال کرده.
عزیزم این روزها من کمتر می تونم با شما باشم چون آخر ساله و کارهای واحد مالی هم بسیار زیاد. قراره یه نفر رو بگم بیاد خونه رو یک روزه برامون تمیز کنه برای عید ولی نمی دونم چه روزی رو بگم که کارهام کمتر باشه.
دوشنبه شب تا صبح بیدار بودم و صورت مالی سال 2012 رو آماده کردم و صبح حدود ساعت 11 فرستادم شرکت.
الان هم که قراره حسابرس بیاد برای سال 1391 خدا به خیر بگذرونه . ببخش که کمتر پیشت هستم عزیزم