سفر به بروجرد( دومین سفر سیلوانا جون)
قبل از اینکه مرخصی زایمانم تموم بشه یه سفر 5 روزه به بروجرد داشتیم البته پدر جون همراه ما نبودن، روز دوشنبه 30 اردیبهشت ساعت 11/5 شب همراه عزیز جون با اتوبوس رفتیم مسافرت .
صبح ساعت 6/5 رسیدیم و بعد رفتیم خونه خاله مریم، البته قرار بود روز چهارشنبه بریم ولی چون پدر جون همراه ما نیومدن ما هم زودتر رفتیم.
وقتی رسیدیم زنگ زدم به خاله مریم و گفتم که ما این هفته نمی تونیم بیایم، ایشون هم خیلی ناراحت شدن بعد گفتم حالا در رو باز کن ما پشت دریم.
خاله مریم هم واقعا خوشحال شدن.
اول قرار بود تا جمعه بمونیم ولی خاله مریم خیلی ناراحت می شدن و گریه می کردن به این خاطر مجبور شدیم یک روز هم بیشتر بمونیم و تاشنبه 4 خرداد موندیم .
خیلی به من و شما خوش گذشت و کلی خاله مریم و عمو نادر با شما بازی می کردن و شما هم براشون می خندیدیت، خاله مریم به شما عادت کرده بود .
الان هم که دیگه مرخصی زایمانم تموم شده و برگشتم سر کار و هر روز می رم سر کار و شما طبق معمول سه روز اول هفته رو پیش عزیزجون هستید و دو روز هم یا میرید خونه ویدا جون یا میرید خونه مادر بزرگ.